بالاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم
دیوید سِداریس
ترجمه:کیومرث پارسای
...
به خاطر گوش حساس و نظم و انضباط بیمارگونه ی پدرم همیشه فکر میکردم
این توانایی را داشت که نوازنده ی درجه یکی بشود.اگر دریک خانواده ی مهاجر بدنیا نیامده بود که
دستگیره قابلمه هم برایشان جزء تجملات به حساب می آمد شاید می توانست ساکسیفون یاد بگیرد.
یوزپلنگانی که با من دویدند
بیژن نجدی
...
بیست و چهارم پاییز:دیروز به دنیا آمدم.عاشق شدم،دیروز
و دیروز بود که من مُردم.
بیست و پنجم پاییز:امروز زاده شدم.ظهر عاشق خواهم شد و غروب نخواهم مُرد تا...
قلب سگی
میخاییل بولگاکوف
ترجمه:آبتین گلکار
...
بو مرا جوان کرد.ازروی شکم بلندم کرد.مثل امواجی سوزان معدم راکه دوشبانه روز
خالی بود درهم فشرد.بویی که بیمارستان را بدر کرد،بوی بهشتی مادیان قیمه شده
باسیر و فلفل...
ساعت فعالیت کتابخانه در ایام نوروز 1398...
برچسب : نویسنده : ayat-tehran بازدید : 91